پاورپوینت خلاصه کتاب فاطمه فاطمه است نوشته دکتر علی شریعنی

پاورپوینت خلاصه کتاب فاطمه فاطمه است نوشته دکتر علی شریعنی

پاورپوینت خلاصه کتاب فاطمه فاطمه است نوشته دکتر علی شریعنی

انچه می خوانید مختصری از کتاب” فاطمه فاطمه است” اثر استاد دکتر علی شریعتی است که شامل دو بخش

بخش اول شامل سخنرانی دکتر شریعتی در موسسه ارشاد

بخش دوم آن زندگی تحلیلی حضرت فاطمه به قلم خود استاد شریعتی میباشد

بخش اول از کتاب

خویش با طرح حدود ۲۵ عنوان به بررسی و تحلیل جامعه و تغییرات موجود در الگوی رفتاری جامعه می پردازد و پس از طرح این گونه مسائل الگویی متفاوت از الگوهای موجود در سطح جامعه و با در نظر گرفتن حقوق زنان  ارائه میدهد وی این الگوی کامل را کسی نمیداند جز حضرت فاطمه (سلام الله علیها) ودر بخش دوم از کتاب خویش به “زندگی تحلیلی” از حضرت فاطمه (سلام الله علیها)می پردازد.

سخنی با خواننده کتاب فاطمه فاطمه است

با اندکی دقت و ریز بینی در جامعه می توان دریافت که زنان در یک برداشت کلی از نظر ایدولوژی وجهان بینی و ساخت فکری بر سه گروه تفسیم می شوند که عبارتند از :گروه اول شامل زنانی است که در قالبهای سنتی قدیم باقی مانده اند وگروه دوم شامل ان دسته از زنانی است که قالبهای وارداتی جدید را پذیرفته اند و اما گروه سوم. که دارای حساسیتهای ویژه ای میباشند که در صورت عدم راهنمایی درست وعدم دستیابی به الگوی مناسب دچار مشکلات فراوان خواهند شد با نام “زنان قالبی” انها که نه میتوانند ان شکل موروثی قدیم را تحمل کنند ونه به این شکل تحمیلی تسلیم شوند

با توجه به مطالب بالا بحثی در گروه سوم که موضوع بحث ما خواهد بود سوالی که مطرح است بحث چگونه بودن در گروه سوم می باشد که البته فاطمه با بودن خود پاسخ این پرسش است که ما در این کتاب به طور مفصل به چگونگی شخصیت وزندگی پرفراز و نشیب ان حضرت و رفتار ایشان در زندگی خواهیم پرداخت

چگونه باید بود؟

“در جامعه ما زن بسرعت عوض میشود”و یکسری عوامل او را از انچه هست دور میسازد در این میان حادترین سوالی که برای زن اگاه مطرح است “چگونه بودن”است که نه میخواهد به ان شکل موروثی درآید ونه به ان شکل  وارداتی جدید ودر این میان نباید از یاد ببریم که ما مسلمانیم ودارای تاریخ وفرهنگ ومذهبی غنی وشخصیتهای بزرگی همچون فاطمه (سلام الله علیها ) که با کمک گرفتن از این داراییها میتوان در این “رنسانس”موفق بود اما دراین میان کسی که از او غفلت داشته ایم واز او فقط به ذکر مصیبتهای او اکتفا کرده ایم وزندگینامه مختصر وی او کسی نیست جز حضرت فاطمه (سلام الله علیها)با ان شخصیت مقدس وبزرگ که الگویی تمام نما از یک انسان بزرگ است که عظمت وی تمام بشریت را کافیست

نبوغ و حقیقت پرستی در کتاب فاطمه فاطمه است

“به عقیده من بزرگترین افتخاری که ملت ما در طول تاریخ خویش میتواند بدان ببالد افتخاری که مظهر گویا ودرخشان نبوغ و هوشیاری اواست و نیز نشانه تشخیص درست و اندیشه عمیق و مقاومت در برابر زور وظلم وبازشناختن فریب ودروغ باز کردن مشت خیانتکاران غاصب غالب وعصیان در برابر نظام حاکم وتحت تاثیر قرار نگرفتن در برابر هجوم پیوسته امواج تبلیغاتی وفریبنده مذهب و روحانیت وابسته به دستگاه خلافت وباز یافتن حقیقت مجهول وغریب. نقش روحانیون در پیروزی انقلاب

وضعیف وپنهان در پس پردههای ضخیم وسیاه ِباطل ِمشهور و رایج وقوی…” این است که در میان این جریانات باطل وپر هیاهو”فریاد دردمند مردی تنها ودر شهر خویش غریب را شنید وشناخت” و” در این لحظه هولناک وسیاه ودشواری از تاریخ علی (علیه السلام)را انتخاب کرد”

ملت ما “تشیع یعنی اسلام ناب یعنی اسلام منهای خلافت وعربیت واشرافیت” را با اگاهی برگزید اگاهی از اینکه اسلام دارای دو اصل جدایی ناپذیر عدل وامامت است ودانست که “علی بر محمد اضافه نشده است و علی را گرفته ایم تا محمد را گم نکنیم”

وبا تمام نبوغ وهوشیاری واستقلال شخصیت وشهامت اخلاق وعشق به فضیلت باتحمل تمام رنجها وخون دادنهابه راه خویش ادامه داد

عقل و عشق

 هر مذهب ونهضت وانقلابی از دو عنصر ترکیب میشود: عقل وعشق،و به گفته الکسیس کارل عقل چراغ یک اتومبیل که راه می نماید و عشق موتور است که آن را به حرکت در می آورد و هر یک بی دیگر هیچ استو موتور بی چراغ و عشق کور خطر ناک و فاجعه و مرگ و در یک نهضت با مغز روشنفکران و دانشمندان می اندیشمد و با قلب مردمش عشق می ورزد و اسلام از این جدا نیست.در قرآن نمی توان دانست مرز میان عقل و ایمان کجاست و شهادت را زندگی جاوید می شمارد و به مکه و نوشته سوگند می خورد و علی در اسلام ترکیب عقل وعشق است.

شهادت عشق ،اشک

تشیع در تاریخ اینگونه زاد وزیست ، متفکران ودانشمندانش مظهر اجتهاد وعقل وتوده مردمش مظهر وفاداری به حقیقت واخلاص وعشق واما امروزه توده مردم ما همچنان عشق میورزند همچنان به این خانه وفادارند وهمچنان به در این خانه چشم دوختهاند سر بر دیوار خانه فاطمه وفرزندان فاطمه نهاده اند با درد مینالند و اشک میریزند اشکی که نه از روی برنامه وهدف بلکه بخاطر تجلی احساسات وحالتی جبری وفطری از یک عشق واین عشق کامل نمی شود جز با تعهدی که اندیشمندان باید در خود ایجاد کنند وبا این تعهد مانع از هدر رفتن ای احساسات وعلایق پاک شوندواگر این تعهد از بین برود اینگونه میشود که “ملتی ایمان وعشق دارد قران ونهجالبلاغه دارد و علی وفاطمه دارد وحسین وزینب داردوتاریخ سرخ داردو سرنوشتش سیاه است

و با تمام عشقی که به فاطمه وزینب دارد “یک جمله از سخنانش را نمیداند ویک خط از شرح حالشان را نخوانده ازفاطمه فقط کوبیده شدن در بر پهلویش را میداند واز زینب ساعتی را که از خیمه به سراغ شهیدی میرود انهم فقط از صبح عاشورا تا ظهر عاشورا”

باید دانست که با تعهد ژاندراک دختر احساساتی خیالباف در فرانسه الهام بخش ازادی ونماد مقاومت می شود وبی تعهد” زینب که رسالتی سنگینتر از رسالت حسینرا بر دست علی وار خویش گرفته است وان ادامه دهنده نهضت کربلاعلیه نظام جنایت ودروغ ووحشت واختناق انهم در اوضاعی که قهرمانان انقلابی مرده اند ومردان پیشگام اسلام دم فرو بسته اند در میان ملت ما نوحه گری میشود که باید برای او گریه کرد

زن در جامعه اسلامی

در جامعه ایران و جامعه اسلامی سه چهره از زن داریم : یکی چهره زن سنتی و یکی چهره زن متجرد که تازه شروع به رشد و تکامل کرده است و چهره سوم که چهره فاطمه است که با هر دوی آن متفاوت است و دراین میان بین گروه اول و گروه دوم تعارض وجود دارد و با گذشت زمان علاوه بر افزوده شدن بر گروه دوم که بیشتر گرایش نسل جوان است میان مادران و دختران که از دو نسل متفاوت هستند تعارض بوجود می آید و روز به روز این فاصله بیشتر و بیشتر می شود .

در اینجا سوالی که مطرح است این است که( چه باید کرد ):

از آنجایی که تبدیل تیپ سنتی (تیپ مادر) به تیپ جدید قطعی است گاهی افراد پیدا می شوند که ناشایسته می ایستند و چه بسا در این بین عادات و رسوم قدیمی را با منذهبی بودن یکی می گیرند و در برابر تغییراتی که جبرا و اختیارا با گذشت زمان رخ می دهد مقامت انجام می دهند و این مقاومت ناشیانه چه بسا که علاوه بر اینکه باعث از بین رفتن سنتهای میرنده می شود بلکه مذهب را که به اشتباه با سنت یکی شده نیز کهنه و میرنده نشان می دهد.

متد ویژه پیغمبر در کتاب فاطمه فاطمه است

متد سنتی : که قائل به به حفظ و نگهبانی از سنت است

متد انقلابی : که قائل به حذف و ریشه کن کردن سنت هاست.

متد اصلاحی : که حالت میانه دارد و قائل بر تغییر سنتها ، نه بصورت انقلابی بلکه به مرور و تدریجی است. و اما متد پیامبر که سنتی را که ریشه در اعمال جامعه دارد و مردم نسل به نسل به آن عادت کرده اند و بطور طبیعی عمل می کنند و آن را حفظ می کنند ولی محتوا و روح و فلسفه عملی این سنت خرافی را به شکل خرافی و نژادپرستانه بود و برای تحلیل بت پرستی بود.پیامبر با حفظ اصل عمل فلسفه آن را تبدیل به یک سنت که موجب وحدت بشری است ، کرد.

رئالیسم و ایده آلیسم

دو قالب ادم ریزی

در جامعه ما در پاسخ این سوال که در برابر تغییر چه باید کرد ؟دو دیدگاه وجود دارد تیپ نوع اول که تیپی است که متعصبانه سنت را به نام مذهب واخلاق علیرقم در نظر گرفتن زمان میخواهد تحمیل کند …

زن در نقش فرهنگی و پایگاه اجتماعی عصر جدید

پس از رنسانس در اروپا با نظریات افرادی چون دکارت ،دور کهیم ،لکود برنارد و فروید بینش عقل و منطق حسابگری جاانشین عواطف غریزی و احساس مذهبی و فردیت جانشین روابط اجتماعی (خانواده ، قبیله وملت)و من گرایی جانشین روح جمعی و اصالت سود جانشین اصالت ارزش و بالاخره طبیعت جانشین مابعدالطبیعه و به تعبیر فرانسیس بیکن قدرت جانشین حقیقت شد .

ستمگر و ستم پذیر در کتاب فاطمه فاطمه است

“حضرت علی (ع ) میفرماید برای بوجود امدن فقر دو نفر مسئولندیکی ظالم ودیگرانکه ظلم را میپذیرد “وگر نه ظلم یک طرفه نمیتواند بوجود بیاید وظالم با نبود ونه تنها درظلم که فساد وانحراف وهمه بیچارگی ها وشکستها نیز به همکاری دو جانبه نیازمند است تا ایجاد شود واگر امروز زن دیوانه وار رنگ عوض میکند باید بدانیم که درست است که از یک سو استعمار واستثمار فرهنگی اقتصادی بیگانگان دخالت دارد .

ولی خودمان نیز در این کار با او همدستی کرده ایم وزن را فراری داده ایم و او به سادگی صیدش میکند تقوا وعفت زن را چنین با دیوار وزنجیر حفظ کرده ایم ونه به عنوان یک انسان با اندیشه وشعوروشناخت وبا اینکار زنی ساخته ایم که از زندگی فقط خانه داری و بچه زاییدن وبزرگ کردن بچه واحتمالا با تربیت غیر اصولی ، را میداند واین زن مادر فرزندانی میشود که در اینده مخواهند نقش بگیرند ودر این نقش پذیری با انزجار از اوضاع مادر و از زن بودن

و این سوال در ذهنش به وجود میاید که الگویم باید چه کسی باشد ؟

زندگی تحلیلی حضرت فاطمه (سلام الله الیها)

حضرت فاطمه چهارمین وکوچکترین دختر پیامبر بود و در دوره ای از تاریخ تولد یافت که نظام قبیله ای عرب از دوره مادر سالاری گذشته وبه دوره پدر سالاری رسیده بود حاکمیت خانواده وخاندانها از ان پدربزرگ بود و اساسا مذهب انها سنت پدرانشان و ملاک درستی عقیده نگاه به گذشتگان وابا واجدادشان بود وقومشان همه برای حفظ سنت پدری در برابر انقلاب پیامبران ایستاده بودند که ان نوعی سنت تقلیدی و موروثی بر پایه اصل پدر سالاری بود.

دفن البنات من المکرمات

از سوی دیگرزندگی قبیله ای که در صحرای خشن شکل گرفته بود و روابط قبیله ای که بر اصل دفاع وحمله مبتنی بود مقام وشان دختر را پایین می آورد و به پسر موقعیتی بخشیده بود که پایه اقتصادی و نظامی واجتماعی داشت وپسربودن خود به خود ذات برتری یافته وصاحب ارزشهای معنوی و شرافت اجتماعی واخلاقی و انسانی شده بود وبرای همین دختر بودن حقیر شده و ضعف او به ذلت تبدیل شده بود و دختر موجودی معلول و مایه ننگ پدرو بازیچه هوس جنسی مرد و بنده منزل شوهر شده بود و دختر را موجودی که دل مرد خوش غیرت را می لرزاند که باید همیشه ودر همه احوال به فکر او و مراقبت از او باشد بدل کرده بود

پس برای راحتی خیال وخاطر جمعی چه بهتر که از کودکی زنده به گورش کنند تا شرف خانوادگی را لکه دار نکند زیرا اصل رایج بوده است که ”دفن البنات من المکرمات“

بررسی ریشه های زنده به گور کردن دختران در عصر جاهلیت

این افکار در مورد زنها ریشه اقتصادی داشت و ترس از فقر این افکار را در جامعه رواج داده بود به طور مثال شخصی نزد پیامبر رفت وگفت :هر دختری که برایش متولد شده زنده به گور کرده یکی از مهاجران از او با لحنی سبک پرسید :تو که از همه پولدار تری چه چیزی تو را وادار به این کار کرد وی که ازاشراف بود وبا پیامبر سخن میگفت از سوال این مهاجر ساده که ادب را رعایت نکرده واداب اشرافیت را فراموش کرده بود بدش امد وگفت : تا با شخصی مثل تو ازدواج نکند …و قران هم میگوید کشتن دختران فقط به خاطر ترس از تهیدستی و حفظ منافع اقتصادی بوده است.

ترس تهیدستی

 این سخن قران برای تحقیر کسانی بود که گور کردن دختران را تنها به مسائل شرافتی واخلاقی وناموسی مربوط می دانستند

هدف اینکه قران تکرار میکند “ما شما و بچه های شما را روزی میدهیم وانها را از ترس تهیدستی نکشید“ این بوده است که:

اولا: علت اصلی فاجعه را بیان کند

و ثانیا توجیهات دروغینی را که می اوردند نفی کند و بگوید این عمل اخلاقی نیست

بلکه صد در صد اقتصادی است.

و اما تاریخ محمد و علی و فاطمه

اکنون قریش که بزرگترین قبیله عرب است همه مفاخر خویش را به دو خانواده ی بنی امیه وبنی هاشم داده است بنی امیه ثروتمند تر و بنی هاشم ابرومند تر، بعد از عبد المطلب و ضعف نفوذ وقدرت وثروت در زمان ابوطالب رقابت شدیدی میان اندو خانواده در گرفته است و بنی امیه مکوشد تا وارث تمام مناصب ومفاخر قریش گردد وبنی هاشم رت از نر معنوی نیز شکست دهد تنها خانواده ای که در بنی هاشم اعتبار و حیسیتی تازه یافته خانواده محمد است نواده عبدالمطلب که ازدواج باخدیجه ،زن نامور وبا شخصیت و ثروتمند مکه برایش موقعیت اجتماعی استواری فراهم اورد. همه در انتظارند تا از این خانه پسرانی برومند بیرون ایندو به خاندن عبدالمطلب و خانواده محمد قدرت واعتبار واستحکام بخشند.

فرزند اول دختر و زینب نام

ولی خانواده همچنان در انتظار پسر است

دومی نیز دختربه نام رقیه

انتظار شدت یافت ونیاز شدید تر

سومی ام گلثوم

کتاب فاطمه فاطمه است

پیغمبر از فاطمه تجلیل میکند وچنین میگوید:

بهترن زنان عالم چهار زن هستند:مریم-آسیه –خدیجه-فاطمه

خشنودی فاطمه خشنودی من وخشنودی من خشنودی فاطمه است

فاطمه پاره تن من است هرکس او را اذیت کند مرا اذیت کرده

جهیزیه فاطمه سه چیز بود

۱) یک دستاس

۲) یک کاسه چوبی

۳) یک زیلو

علی وفاطمه با عشقی وصف ناپذیر

ارزشهای شگفت خود فاطمه

از ازدواج علی (ع) و فاطمه

شعر فاطمه فاطمه است

ودر پایان خواستم مشابه با کاملترین تعریفی که از عظمت های مریم شده بودفاطمه را تعریف کنم

مریم مادر عیسی است

ومن خواستم با چنین شیوه ای از فاطمه بگویم

باز درماندم

خواستم بگویم فاطمه دختر خدیجه بزرگ است

دیدم که فاطمه نیست

خواستم بگویم

فاطمه دخترمحمد است

دیدم که فاطمه نیست

خواستم بگویم

فاطمه همسر علی است

دیدم که فاطمه نیست

خواستم بگویم

فاطمه مادر حسین است

دیدم که فاطمه نیست

خواستم بگویم

فاطمه مادر زینب است

دیدم که فاطمه نیست

نه، اینها همه هست واین همه فاطمه نیست

فاطمه فاطمه است