پاورپوینت نقش روحانیون در پیروزی انقلاب اسلامی
پاورپوینت نقش روحانیون در پیروزی انقلاب اسلامی
نقش روحانیون در پیروزی انقلاب اسلامی
اولین حادثه استثنایی بعد از ورود اسلام
تاثیر مشروطه بر انقلاب اسلامی
الف ) عوامل انحراف از مشروطیت و نقش روحانیون
۱ – کنار زدن علما
۲- عوامل انگلیس و روشنفکران
۳ – انحراف از موازین دینی
۴ – اشتباه در تشخیص حق از باطل
۵- استعمار انگلیس
۶ – روشنفکران قدرت طلب و درباری و نسخه های غربی
۷ – هرج و مرج طلبی
ب ) تحریف در تدوین تاریخ مشروطه
عوامل موثر در تحریف مشروطه
تلاش برای ثبت واقعیتها به دور از تحریف
ج ) حقایق مغفول واقع شده
۱- توجه به نقش روحانیون
۲- ظلم به روحانیت در ثبت تاریخ مشروطیت
۳- ظلم مضاعف به شیخ فضل الله
۴- بیگانه ستیزی مشروطه
۵- استبداد ستیزی مشروطه
۶ – اهداف واقعی مشروطه خواهان
علما و پیروزی انقلاب اسلامی
اهمیت انقلاب اسلامی
اهمیت داخلی
استقلال، آزادی، و مردمسالاری دینی
از نظر نظامی
علل پیروزی انقلاب اسلامی – نقش روحانیون در انقلاب
۱ . ساختار اجتماعی و بافت فرهنگی جامعه ایران
۲ . رهبری
۳ . نارضایتی عمومی در اجتماع ایران
نقش روحانیون و علماء و بزرگان
ارتباط متقابل علماء با مردم
نقش روحانیون در نهضت هاى اسلامى
۱- نهضت تنباکو
۲- انقلاب مشروطه
۳- لغو قرار داد ۱۹۱۹
۴- مخالفت با جمهورى خواهى رضاشاه
۵- نهضت ملى شدن صنعت نفت
۶- قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و نقش روحانیت در آن.
۷- کاپیتولاسیون سال ۱۳۴۳ و نقش امام خمینى (ره) .
۸- انقلاب اسلامى و نقش روحانیون در آن.
نقش امام موسی صدر در پیروزی انقلاب اسلامی ایران
سفر به واتیکان برای آزادی امام خمینی
کمکهای مالی و اقتصادی
ارتباطات تشکیلاتی
پناه مبارزین
علی جنتی
قاسم مهدوی
مذاکره با امیر عبدالله و مصاحبه امام خمینی با لوموند
سخنان امام موسی صدر درباره انقلاب ایران
نقش روحانیون در انقلاب
نهضت مردم ایران، با همه حرکتهای مشابه خود در جهان تفاوت دارد
حق آن است که بگویم
چرا علما و متفکران بزرگ مسلمان را در ایران و به دست ساواک زندانی میکنند
نقش روحانیت و مرجعیت شیعه در شکلگیری نهضت مشروطه و انقلاب اسلامی در مصاحبه با حضرت آیتالله استادی
نقش روحانیون در پیروزی انقلاب اسلامی
بخشی از مصاحبه با حضرت آیتالله استادی
البته من نمی خواستم بیش از این طول بدهم؛ ولی بحث شیوای جنابعالی بحث را به جای دیگری کشاند. در نهضت تنباکو تقریباً در فاصله مدت ۳ روز، نهضت به همه خواستههایش رسید؛ از دربار و زنان حرمسرای درباری گرفته تا مردم دور افتاده کشور به نوعی در این نهضت شرکت کردند. بعد از نهضت تنباکو به مرحوم میرزای شیرازی عرض میکنند که آقا نهضت خیلی خوب جواب داد و مردم لبیک گفتند.
مرحوم میرزا گریه می کنند و می فرمایند حالا دشمن فهیمد که این پایگاه مرجعیت چه پایگاهی است و روی آن سرمایه گذاری میکنند. پانزده سال بعد ما نهضت مشروطه را داریم. در سال ۱۳۲۵ به مرحوم حاج شیخ عرض میکنند که آقا این نحوه بیانی که شما دارید، مردم را در مقابل شما قرار میدهد. از مشروطه حمایت کنید و خیلی روی مشروعه تأکید نکنید. مرحوم شیخ میفرمایند من در تهران هزاران نفر زن و مرد را بر همدیگر محرم کردهام؛ صیغهشان را من خوانده ام.
حادثه تنباکو، مصاحبه با حضرت آیتالله استادی
در حادثه تنباکو، محدوده زمانی، به طرف مقابل مهلت اینکه بتواند کاری را انجام بدهد، نداد. نقش روحانیون مشخص می شود. فقط کاری که او میتوانست انجام دهد، برخورد با برخی از علمای داخل کشور مانند میرزای آشتیانی در تهران بود. ایشان هم عکسالعمل نشان داد که من صبح از شهر میروم بیرون و با حمایت مردم از میرزا، عملاً این سیاست نیز ناموفق ماند. دولت هیچ راه پس و پیش نداشت. ولی در نهضت مشروطه باید گفت، اطلاع رسانی صحیح، صفر بوده است.
از همین جهت مرحوم حاج شیخ فضلالله اعلامیهاش را خودش چاپ میکرده! در کتابها نوشته شده که ایشان حتی این شرایط برایش نبوده که بتواند اعلامیه را در چاپخانهها چاپ کند و مجبور شده خودش چاپخانه خریده و این چند اعلامیه و لوایح که از ایشان هست را چاپ کرده است. میگویند: در آن زمان دهها روزنامه بوده و این روزنامهها هماهنگ کار میکردند و به مردم سمت و سو میدادند.
اتحاد علما – نقش روحانیون
چون علما اتحادشان از بین رفت، مردم متحیر ماندند. یکی میگفت حمایت از مشروطه حرام است. دیگری میگفت جایز و بلکه واجب است. از آن سو هم دهها روزنامه کار میکند. ارتباط خود آقایان نسبت به هم دور بود و با هم نبودند. مرحوم حاج شیخ میگوید که آقا مجلس درست است، من منکر مجلس نیستم، ولی در خارج و مقام عمل به گونهای دیگر دارم میبینم. اما حرفهای ایشان، درست منعکس نمیشود. این داستان را بگویم که در اراک یکی از اساتیدِ آقای آیت الله اراکی، آقای حاج شیخ جعفر شیثی بود و در کتابها نوشتهاند که شیث نام یک دهکده است که در کنارش تپهای است که قبر شیث پیغمبر آنجاست.
این آقا اهل آنجا بوده است. آقا شیخ عبدالکریم حایری، دوبار به اراک آمده: یکبار از سال ۱۳۱۶ تا ۱۳۲۴ و یکبار هم ازسال ۱۳۳۲ تا سال ۱۳۴۰ که بعد از آن آمد قم. در مرحله اول مرحوم آقای شیخ جعفر شیثی، شاگرد مرحوم آقا شیخ عبدالکریم بود. آقای اراکی میگوید ما پیش ایشان درس میخواندیم. من حدود پانزده ساله بودم. ایشان برای ما سیوطی میگفت. داشتیم درس سیوطی میخواندیم که خبر آوردند آقا شیخ فضلالله را در تهران دار زدند. عکس العمل این استاد روحانی ما ـ که چقدر هم از او تعریف می کند
خوب تبعیدش میکردند چرا دار زدند
با شنیدن این خبر این بوده است که ایشان گفتند «خوب تبعیدش میکردند چرا دار زدند!» یعنی این که بنشینند، گریه کنند، چنین نبود. آنقدر روی مردم کار کرده بودند، روی روحانیت کار کرده بودند، که واقعیت دگرگون شده بود. اگر آن اختلافهای میان علما نبود، نمیتوانستند چنین کاری را انجام دهند. اطلاع رسانی ناسالم یک طرف، کمک خارجیها با پول آنها از طرف دیگر، مردم را به جایی رساندند که آن امید و آرزوهایی که حاج شیخ داشت و آن اتکایی که به مردم داشت تقریباً از بین رفت. نمونه ای از نقش روحانیون در پیروزی انقلاب اسلامی
مشروطه در مصاحبه با حضرت آیتالله استادی
حاج شیخ دو گزینه بیشتر نداشت: یا باید با مشروطه موافقت کند؛ یا با شاه. سومی نداشت و چون سومی نداشت؛ اینها همه جا پرکردند که ایشان مستبد است و حامی شاه است؛ در حالی که ایشان حامی شاه نبود. بله دشمن آن روز خیلی کار کرده بود و اثرگذاری عجیبی در مردم داشتند. دریک تاریخچهای خواندم که وقتی حاج شیخ را بدار زدند، بعد جنازه ایشان را بردند در توپخانه در شهربانی گذاشتند و از آنجا منتقل شد به منزل خودش و در آنجا دفنش کردند. یعنی آنقدر قضیه مظلومانه و غریبانه بود که اهل بیت خودش صلاح دانستند که همانجا در منزل خودش دفن بشود. چندماهی که گذشت، تازه مردم قدری بیدار شدند.
صبحها کنار خانه ایشان که در سنگلج بود، میایستادند و برایش فاتحه میخواندند؛ شاید مخالفین دیدند این تبلیغی است برای شیخ، جنازه را منتقل کردند به قم. به هر حال مرحوم حاج شیخ، خیلی مظلومانه شهید شد. ایشان دید که امر، دایر بین کفر و ظلم شده است. گفت کفر را قبول نمیکنم تا ببینم با این ظالم چه باید کرد. یعنی در آن زمان، گزینه سوم وجود نداشته است