پاورپوینت تجزیه و تحلیل تصمیم گیری
پاورپوینت تجزیه و تحلیل تصمیم گیری
معرفی موضوع درس
تصمیم گیری چند معیاره
تصمیم گیری چند شاخصه
کمی کردن ماتریس تصمیم
بی مقیاس کردن ماتریس تصمیم
تعیین وزن معیارها
منابع و برنامه کلاس
مطالب مرتبط
تجزیه و تحلیل تصمیم (به انگلیسی: Decision Analysis (DA)) رشتهای مرکب از فلسفه، نظریه، روششناسی، و عملیات حرفهای است که به ارائهٔ رویهای رسمی برای تصمیمات مهم میپردازد. تحلیل تصمیم شامل رویهها، روشها، و ابزارهای بسیاری برای تعریف، بیان واضح، و ارزیابی رسمی جنبههای مهم یک تصمیم به منظور توصیهٔ اقدامی است که اصل حداکثرسازی مطلوبیت مورد انتظار تصمیم را برآورده سازد[۱].
به منظور ارائهٔ تصویری از مسائل تحلیل تصمیم، بهطور معمول از نمودارهای تأثیر و درخت تصمیم استفاده میشود. این دو ابزار، راهحلهای مختلف برای مسائل را در اختیار تصمیمگیرنده قرار میدهند تا در شرایط عدم اطمینان، با ارزیابی خود راهحلی متناسب با اهداف خود را برگزیند. عدم اطمینان به صورت احتمالات در تصمیمگیری لحاظ میشود. تحلیل تصمیم بهطور عمده در شرکتهای سرمایهگذاری بکار گرفته میشود.
روششناسی یا متدولوژی (به انگلیسی: Methodology) وسیله شناخت هر علم است. روششناسی در مفهوم مطلق خود به روشهایی گفته میشود که برای رسیدن به شناخت علمی از آنها استفاده میشود و روششناسی هر علم نیز روشهای مناسب و پذیرفته آن علم برای شناخت هنجارها و قواعد آن است.[۱]
روشهای شناخت را باید از روشها و فنون اجرای آنها متمایز دانست، چرا که اجرای هر قاعده پس از شناخت آن قاعده ممکن میگردد.[۱]
واژه روششناسی گاه نیز به معنی «روشمَندی» یا مجموعهای از روشها بکار میرود.
آن چیزی که در علوم اجتماعی از آن به عنوان روششناسی (متدولوژی) نام میبریم بیشتر از آنکه مهارت یا شیوههای گوناگون برای تحقیق یا پژوهش (روش تحقیق) باشد خبر از انواع رویکردها و نظر گاهها به پدیدههای اجتماعی میدهد که بیشتر با فلسفه مدرن کانتی در ارتباط است از آنرو که قائل به نمودهای متکثر از بعد واحد است. از این رو روششناسی بیشتر بحثی معرفت شناختی (اپیستمولوژی) است و بیشتر با مکتب و دیدگاه سر وکار دارد نه با روش و شیوههای جزئی تحقیق، در واقع زمانی که از فرضیه و رابطه علی متغیر مستقل و وابسته و همبستگی متغیرها اندازهگیری اسمی فاصلهای و نسبی و نمونهگیری و استناد به منابع متقن علمی (کتاب و مقاله) سخن میگوییم دربارهٔ روش تحقیق به بحث پرداختهایم اما زمانی که سخن از رویکردهای پوزیتویستی هنجاری، نهادی، رفتار گرایی، فمینیستی، تجزیه وتحلیل گفتمان، انتخاب عقلایی، تجزیه وتحلیل موقعیت، فرد گرایی و ساختار گرایی و… است تمرکز بر رهیافت و مکاتب و متدولوژی است. از این رو در هر رهیافت ممکن است روشهای متفاوتی وجود داشته باشد. نسبت رهیافت (متدولوژی) به روش همانند نسبت دیدگاه به ابزار است.
بعنوان نمونه رهیافت تاریخی شناخت اندیشه در شرایط زمانی و مکانی خودش است نه مطالعه مفاهیم در طول تاریخ که مربوط به روش تاریخی است؛ و همچنین رهیافت جامعهشناسی قائل به نوعی جبر است که همان تأثیر جامعه بر اندیشه است که تا حدودی نزدیک به رهیافت ساختار گرایان است و نقش فرد را در مقابل ساختارها کم اهمیت میداند. مثال دیگر رهیافت اقتصادی است که میگوید اندیشه سیاسی چیزی جز بازتاب مسائل اقتصادی نیست و بر تعیینکنندگی اقتصاد در همه شئون جوامع انسانی تأکید میکند. از رهیافتهای فلسفی میتوان به اثبات گرایی ویتگنشتاین اشاره کرد وی معتقد بود گزارههای فلسفی به نامها تحلیل و تحویل میشوند، این نامها اجزای بنیادینی هستند که ما به ازای خارجی دارند. اگر چیزی بخواهد معنا دار باشد یا باید قراردادی باشد یا عینیت خارجی داشته باشد و هر چه غیر از این دو باشد بیمعنی و (توتولوژیک) است.[۲]