پاورپوینت آماده مکانیسمهای دفاعی
پاورپوینت آماده مکانیسمهای دفاعی
تاریخچه مکانیسمهای دفاعی
ویژگی مکانیسمهای دفاعی
کارکردهای مکانیسمهای دفاعی شامل
استفاده از واکنشهای ناخودآگاه یا مکانیسم دفاعی یا فرآیندهای ذهنی
توجه به چند نکته مهم است
فرونشانی
جابجایی
دلیل تراشی
درون فکنی
برون فکنی
تثبیت
برگشت
انکار
چه زمانی مکانیسمهای دفاعی بیمار گونه و آسیب زا میشوند
مطالب مرتبط
سازوکار دفاعی عبارت است از واکنش ناخودآگاه خود (من) به عنوان قسمتی از شخصیت به منظور کاهش اضطراب از طریق تغییر در ادراک واقعیت.[۱] مکانیسمهای دفاعی شیوههایی هستند که افراد بهطور ناخودآگاه در برابر رخدادهای اضطرابآور به کار میبرند، تا از خود در برابر آسیبهای روانی محافظت کنند. اندیشهٔ بهکار گرفتن این اعمال دفاعی در سال ۱۸۹۴ توسط زیگموند فروید مطرح شد. به نظر او، سازوکارهای دفاعی موجب کنار زدن افکار متعارض یا ناخوشایند از حیطهٔ هوشیاری شده و به این ترتیب اضطراب را در فرد کاهش میدهند.[۲] پژوهشگران دریافتهاند که سلامت روانی با چگونگی بهکارگیری سازوکارهای دفاعی پذیرفتهشده ارتباط دارد. افرادی که این سازوکارها را به کار میبرند با اضطراب بهخوبی مقابله میکنند و پاسخ سازگارانه به کشمکشها میدهند. این پژوهشگران همچنین دریافتهاند که آسیبشناسی روانی با بهکارگیری سازوکارهای دفاعی ناپسند ارتباط دارد.[۳]
توانایی کنار آمدن با تهدیدات واقعی را از فرد سلب کرده و درک واقعیت را ناممکن میسازند. فرد در این حالت واقعیت را بازآفرینی و بازآرایی میکند. از نگاه ناظر، استفاده از این دفاعها نابخردانه است. این دسته شامل انواع زیر است:
فرافکنی هذیانی: در این سازوکار دفاعی، فرد گمان میکند ویژگی منفیاش در دیگران به قدری اغراقآمیز است که حتی خود او را تهدید میکند. مثلاً کسی که خودش به شدت از دیگران نفرت دارد احساس میکند دیگران به قدری از او تنفر دارند که قصد دارند او را به قتل برساند.
تبدیل: عبارت است از تبدیل تعارضات روانی (تکانههای سرکوب شده) به نشانههای جسمی به منظور تسکین اضطراب. این علایم میتواند شامل نابینایی، فلج شدن، ناشنوایی، تشنج، سردرد، خستگی و تیکهای عصبی باشد.
انکار: در این سازوکار دفاعی، فرد جنبهها و بخشهایی از واقعیت را که نمیتواند به دلیل نامقبول و اضطرابآور بودن آنها بپذیرد به شکل ناخودآگاه رد میکند، به گونهای که اصلاً وجود آن را انکار میکند.
پاره سازی: فرد اطرافیان خود را به دو گروه عمده خیلی خوب و خیلی بد تقسیمبندی میکند؛ و همه چیز را سیاه و سفید یا همه یا هیچ میبیند. اما این دو گروه مدام جای خود را به یکدیگر میدهند. یعنی فردی که در یک زمان بد بوده ناگهان در گروه خیلی خوب قرار میگیرد. علت آن عدم توانایی فرد در کنار آمدن با احساسات دوسوگرا میباشد.
تحریف: شکلدهی واقعیت به گونهای که با نیازهای درونی فرد سازگار باشد.